کاشکی تو نرفته بودی
کاشکی اون لحظه آخر اشکامو تو دیده بودی
که شاید دلت می سوخت و حالا تو نرفته بودی
حالا بی تو پر دردم پر تردیدم و وحشت
بی تو بودن خیلی تلخه مثل مرگه تویه غربت
همه شبهای بی تو اشک حسرت تو چشامه
من که باورم نمی شه شایدم خوابی باهامه
می دونم بر نمی گردی می دونم دوستم نداری
تو همیشه دوری از منُُُ، من خزونم تو بهاری
کاشکی هر لحظه که نیستی ببینی چقدر ضغیفم
که شاید دلت بسوزه باسه این قلب نحیفم
بی تو بودن مثل مرگه مثل مردن توی خابه
عزیزم تنهایی سخته مثل عشق بی جوابه
اما تو رفتی و حالا دیگه هیچکی رو ندارم
مثل ابرای بهاری شب و روز دارم می بارم
می دونم عشقت بزرگه حتی از سرم زیاده
می دونم دلم کوچیکه طاقت دردو نداره
اما عاشقی همینه اولش خبر نمی ده
واسه مردن پیش چشمات اون اجازه نمی گیره
رفتی اما تو همیشه دل بهونتو می گیره
بی وفایی اما قلبم همیشه واست می میره
+ نوشته شده در سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۱ ساعت 14:22 توسط محبوبه
|